"عبد لله بن عمر به پدرش: ] مردم درباره تو میگویند کسی را خلیفه بعد از خود قرار نمی دهی و اگر تو چوپانی برای چراندن شتر یا گوسفند داشتی و او آنها را به حال خود می گذاشت میگویی او کوتاهی کرد – می گویی او حق مرا ضایع کرد – و امر سرپرستی مردم شدیدتر از چوپانی شتر و گوسفند است، چه جوابی به خدای عزوجل می دهی اگر او را ملاقات کنی و برای بندگانش خلیفه قرار ندهی؟! [ " (1)
حال اگر پیامبر بعد از خود "ولی" انتخاب نکرده باشد، دو حالت وجود دارد:
یا پیامبر، برخی مردم را کمتر از شتر و گوسفند (بنا به گفته ی پسر عمر) می پنداشت ! (که چنین چیزی امکان ندارد)
و یا بعضی واقعا کمتر از شتر و گوسفند بودند که
" من کنت مولاه فهذا علی مولاه " را انکار کردند !
1. سنن بیهقی8:149 به نقل از صحیح مسلم[102.4،ح12،کتاب الإمارة] - گزیده ای جامع از الغدیر